۱۳۸۹/۷/۲۲

گاهی در زندگی انسان آزمون هایی پیش می آید که بردی توی آن نیست به هرحال هر تصمیمی بگیری بازنده ای منم الان توی چنین وضعیتی هستم باید بین بدو بدتر یکی را انتخاب کنم میخوام بدترو انتخاب کنم لااقل برای خودم بدتره برای دیگری شاید خوب.خیلی وقته توی دوراهی نبودم امروز کاریو میکنم که میدونم عاقبتش چیه.......

۱۳۸۹/۷/۱۲

 درزندگی مراسمهای خاصی وجود دارد مانند سالگرد ازدواج و تولدو....مااین مراسمها را میگیریم تا زندگی کنیم عشق بورزیم وزیبایی زندگی را دو چندان کنیم ...زندگی نمیکنیم تا این مراسم ها را برگزار کنیم عشق دیگران را بیازماییم و حافظه دیگران را بسنجیم.ارزش هرمراسمی در فلسفه بجا آوردن آن میباشد پس باید آنها را درست بجا آورد.واز آنها درست استفاده کرد.

۱۳۸۹/۷/۱۰

یک کارگر افغانی داریم که تازه زن گرفته امروز بهش گفتم چقدر مهریه زنت کردی گفت هشت میلیون تومان گفت اومدم ایران تا پول مهریه را کامل کنم بدم پدرزنم تازنم را بده ببرم خانه گفتم یعنی همه مهریه را میدی پدر زنت ..یک نگاه عاقل اندرصفیه به من کردو با غرور گفت فکر کردی اونجا ایرانه دختر مفت و مجانی باشه دخترای اونجا ارزش دارن ....تازه فهمیدم بعضی مواقع جهل هم میتونه باعث غرور بشه.